هوش استراتژیک مدیران: شاخصی مهم در تصمیم‌گیری بهینه زهرا فروغی، ناصر خانی، ایرج سلطانی
 

هوش استراتژیک مدیران: شاخصی مهم در تصمیم‌گیری بهینه زهرا فروغی، ناصر خانی، ایرج سلطانی

نویسندگان:زهرا فروغی، ناصر خانی، ایرج سلطانی
چهارشنبه، 07 اسفند 1398 | Article Rating

مقدمه
محیط درون و بیرون سازمان دربرگیرنده اطلاعات فراوان و بی‌پایانی است. سازمان‌‫ها ملزم به نظارت بر محیط درون و بیرون خود و تجزیه ‌و ‌تحلیل اطلاعات حاصل از تغییرات محیط غیرقابل پیش‌بینی امروز هستند تا از این طریق بتوانند واکنش به‫موقع نسبت به فرصت‌‫ها و تهدید‫ها از خود نشان دهند. لذا اتخاذ واکنش مناسب و تصمیم‌گیری مطلوب بستگی به این دارد که مدیران سازمان تا چه اندازه به اطلاعات مورد نیاز خود جهت تصمیم‌گیری صحیح دسترسی دارند و تا چه اندازه از روش‌‫ها و راهکار‫های جدید برای دست یافتن به این اطلاعات استفاده می‌کنند. یکی از این راهکار‫های جدید و سودمند، استفاده از هوش استراتژیک است. هوش استراتژیک مشخص می‌کند که مدیران چه چیز‌‫هایی را باید درباره محیط اطراف خود بدانند تا قادر باشند در مورد فرایند‌‫های جاری سازمان به دیدگاه مناسبی دست یافته و تغییرات آینده را پیش‌بینی و مدیریت کنند و استراتژی‌‫های مناسب برای ایجاد ارزش برای مشتریان را طراحی و سودآوری را در حال و آینده بهبود بخشیده و توسعه دهند. به عبارت دیگر، در عصر حاضر برای باقی ماندن در چرخه رقابت، وجود مدیرانی با قدرت خلق استراتژی‌‫های اثربخش از ضروریات است و استفاده از هوش استراتژیک به عنوان یکی از موارد بهینه‫سازی تصمیم‌گیری مدیران به شمار می‌رود. در خلال هم‌افزایی مدیریت دانش، هوش رقابتی و هوش تجاری، از هوش استراتژیک به عنوان یکی از تعیین‌کنندگان کلیدی تصمیم‌گیری موفق یاد می‌شود. هم‌افزایی میان این سه ناحیه در قالب "هوش استراتژیک" موجب بهبود توانایی‌‫های تصمیم‌گیری استراتژیک سازمان می‌شود. به عبارتی، هوش رقابتی به ارزیابی رقابت و شرایط بازار کمک می‫کند، مدیریت دانش می‌تواند به قدرت نفوذ دانش در داخل و خارج سازمان کمک کرده و باعث دستیابی به مشتریان و ذی‫نفعان می‫شود و هوش تجاری می‌تواند به اجرای تکنیک‌‫های انبار و کاوش داده برای عدم الگو‌‫های مخفی بدون پوشش و روابط در حجم زیادی از داده‌‫ها تمرکز داخلی داشته باشد. هدف اصلی این مقاله، تعریف هوش استراتژیک و تبیین ابعاد و فرایند پیاده‌سازی آن است.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

هوشمندی
ﻫﻮﺷﻤﻨﺪی واژه‫ای اﺳﺖ ﺟﺎمع و مرﮐﺐ از اﺷﮑﺎل مختلف ﻫﻮش ﮐﻪ ﺑﺮای اﺳﺘﻔﺎده در ﺳﺎزمان‫ﻫﺎ ﺗﻌﺮﯾف میﺷﻮد و ﺷﺎمل ﻫﻮش مصنوعی، ﻫﻮش ﺗﺠﺎری، ﻫﻮش رﻗﺎﺑﺘﯽ، ﻫﻮش اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ و مدیرﯾﺖ داﻧﺶ است [6]. لیبوئیتز (2006) ﺑﻪ ﻗﺪری ﺷﯿﻔﺘﻪ ﺑﺴﯿﺎری از اﺷﮑﺎل ﺟﺪﯾﺪ و در ﺣﺎل ﻇﻬﻮر ﻫﻮش (ﻫﻮش مصنوعی، ﻫﻮش ﺗﺠﺎری، ﻫﻮش رﻗﺎﺑﺘﯽ) ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ و ﺗﺮﮐﯿﺐ اﻧﻮاع مختلف ﻫﻮش در ﯾﮏ چارچوب معنادار ﺑﻮد. ﺷﮑﻞ شماره (1)، چارچوب ﻫﻮﺷﻤﻨﺪی لیبوئیتز و ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ رواﺑﻂ ﻫﺮ ﯾﮏ را ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻧﺸﺎن می‫دﻫﺪ.‬‬‬‬‬‬‬‬‬




ﺷﮑﻞ 1. ﭼﺎرﭼﻮب ﻫﻮﺷﻤﻨﺪی [6]

ﻻﯾﻪ دروﻧﯽ این چارچوب ﺑﻪ ﻫﻮش مصنوعی اﺷﺎره دارد ﮐﻪ ﺣﻮزه‫ای از ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﺮای ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﯾﺎ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ ﺗﺼﻤﯿﻢ‫ﮔﯿﺮان اﺳﺖ. ﻗﺪرت محاﺳﺒﻪ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ، مکمل ﻧﯿﺮوی ﻫﻮش اﻧﺴﺎن اﺳﺖ و ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﯾﺎدﮔﯿﺮی، ﺗﻔﮑﺮ، ﺗﻮﺿﯿﺢ و ﺗﻔﺴﯿﺮ و دﯾﮕﺮ فرایندﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ اﻧﺴﺎن اﺗﻔﺎق می‫اﻓﺘﺪ. ﮐﺎرﺑﺮدﻫﺎی ﻫﻮش مصنوعی ﺷﺎمل ﺳﯿﺴﺘﻢ‫ﻫﺎی داﻧﺶ‫محور ﯾﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ (ﺳﯿﺴﺘﻢ‫ﻫﺎی ﺧﺒﺮه)، پردازش زﺑﺎن ﻃﺒﯿﻌﯽ، اﺳﺘﺪﻻل‫ﻫﺎی مبتنی ﺑﺮ مورد، ﻓﻬﻢ ﮔﻔﺘﺎر، روﺑﺎﺗﯿﮏ، ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﮐﺎمپیوﺗﺮی، ﺷﺒﮑﻪ‫ﻫﺎی ﻋﺼﺒﯽ، الگوریتم‫های ﮐﻠﯽ و ﺳﯿﺴﺘﻢ‫ﻫﺎی ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﻫﯿﺒﺮﯾﺪی است [6]. ﻻﯾﻪ ﺑﻌﺪی در اﯾﻦ چارچوب، مدﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ اﺳﺖ. مدﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ مشخص میﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ داﻧﺶ ﯾﮏ ﺳﺎزمان میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ اﻫﺮم ﺑﺮای ﻧﻮآوری ﺑﺎﺷﺪ، داﻧﺶ ﺣﯿﺎﺗﯽ را ﺣﻔﻆ ﮐﻨﺪ، ﯾﮏ ﻫﻤﺪﻟﯽ و اﺣﺴﺎس ﻗﻮی ﺗﻌﻠﻖ ﺳﺎزماﻧﯽ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﺪ و ﺑﻬﺮه‫وری ﻧﯿﺮوی ﮐﺎر را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﺪ؟ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی ﻫﻮش مصنوﻋﯽ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﺗﺴﺨﯿﺮ، ﺳﺎزماﻧﺪﻫﯽ و اﺷﺘﺮاک داﻧﺶ اﻓﺮاد ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد. ﺳﻮمین ﻻﯾﻪ از چارچوب ﻫﻮش لیبوویتس، ﻫﻮش ﺗﺠﺎری اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن می‫دﻫﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﻃﻼﻋﺎت داﺧﻠﯽ ﯾﮏ ﺳﺎزمان میﺗﻮاﻧﺪ اﺛﺮﺑﺨﺶ ﺑﺎﺷﺪ، ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزمان را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﯿﺪه و ﺑﺎ اﺳﺘﺮاﺗﮋی‫ﻫﺎﯾﺶ ﻫمراﺳﺘﺎ ﮐﻨﺪ. ﻫﻮش رﻗﺎﺑﺘﯽ، ﻻﯾﻪ ﺑﻌﺪی را ﺷﮑﻞ می‫دﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻃﻼﻋﺎت داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ و داﻧﺶ، ﯾﮏ ﺑﺮﻧﺎمه اﺧﻼﻗﯽ و ﺳﯿﺴﺘﻤﺎﺗﯿﮏ را ﺗﻮﺳﻌﻪ می‫دﻫﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت را مدﯾﺮﯾﺖ ﮐﺮده، ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﻨﺪ و آن‫ها را ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮی ﺳﺎزماﻧﯽ ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﯿﺮد. اﺟﺘﻤﺎع اﯾﻦ ﻫﻮشﻫﺎ در ﻻﯾﻪ آﺧﺮ، ﻫﻮش اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ را ﺗﺸﮑﯿﻞ می‫دﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺎزمان در اﺗﺨﺎذ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢﻫﺎی اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ [6].‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
هوش استراتژیک
هوش استراتژیک را می‌توان به عنوان آنچه یک سازمان باید از محیط کسب‌و‌کار خود بداند تا بتواند درک صحیحی نسبت به فرایند‫های فعلی خود به دست آورده، تغییرات آینده را پیش‌بینی و مدیریت نموده، و برای ایجاد ارزش برای مشتری و رشد سودآوری در بازار‫های فعلی و بازار‌‫های جدید استراتژی‌‫های مناسب اتخاذ نماید، تعریف نمود [13]. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
مارچند و ‫هایکز ( 2007 ) معتقد است هوش استراتژیک داشتن اطلاعات صحیح در اذ‫هان افراد صحیح و در زمان صحیح است، برای آن‌‫هایی که تصمیمات تجاری آگا‫هانه درباره آینده سازمان می‌گیرند. مارچند و ‫هایکز (2007) بیان می‌کنند که اطلاعات پایه و اساس هوش استراتژیک است، و بدون اطلاعات درست، تصمیم‌گیری‌‫های صحیح مورد نیاز برای دستیابی به رهبری پایدار بازار برای کارکنان دشوار است. بنابراین قابل درک است که سازمان‌‫های دارای فرایند‫های مؤثر هوش استراتژیک، آن‌‫هایی هستند که می‌توانند اطلاعات را مدیریت کرده و آن‌‫ها را به کار گیرند تا فرصت‌‫های فرارو را با موفقیت پیش‌بینی کرده و پاسخ دهند [7].‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
تام و کیم ( 2002) معتقدند که ارزش هوش استراتژیک از طریق بهبود مهارت‌‫های مدیران و کارکنان برای آگاهی نسبت به تغییرات احتمالی در کسب‌و‌کار یا محیط صنعتی و نیاز به بازنگری روش‌‫ها و فرایند‫های کسب‌وکار دیده می‌شود. سپس افراد باید اجازه داشته باشند تا احساسات، ادراکات و اطلاعات جدید خود را هر وقت و هر جایی که سازمان به چنین اطلاعاتی نیاز دارد به اشتراک بگذارند. چالش اصلی هوش استراتژیک می‌بایست افزایش "بهره هوشی" همه مدیران و کارکنان سازمان باشد تا اینکه فرض شود وظیفه جمع‌آوری و انتشار اطلاعات درباره آینده، مسئولیت منحصربه‫فرد یک کارکرد ویژه یا مجری ارشد خاص است [13].‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
مارچند و ‫هایکز (2007) این نظر خاص را دارند که هوش استراتژیک باید اطلاعات مورد نیاز درباره محیط کسب‌وکار یک سازمان را فراهم کند تا بتواند تغییرات را پیش‌بینی کرده و استراتژی‌‫های مناسبی برای ایجاد ارزش برای مشتریان، رشد آینده سازمان و سودآوری سازمان در بازار‫های جدید در صنایع طرح‌ریزی نمایند. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
سیستم‌‫های هوش استراتژیک‬‬‬‬‬
مونتگومری و واینبرگ (1998) سیستم هوش استراتژیک را با تمرکز بر انتخاب، جمع‌آوری و تجزیه‌ و ‌تحلیل اطلاعات مورد نیاز برای برنامه‌ریزی استراتژیک تعریف می‌کنند. هدف سیستم هوش استراتژیک افزایش چرخه هوش در هنگام استفاده، طی فاز برنامه‌ریزی استراتژیک در فرایند مدیریت استراتژیک است که اگر به طور جمعی انجام گیرد، می‌تواند به نوآوری و مزیت منجر شود [10].
با توجه به شکل شماره (2) سیستم هوش استراتژیک متشکل از تجمع انواع مختلف هوش است که با تعامل هوش کسب‌و‌کار، هوش رقابتی و مدیریت دانش سینرژی ایجاد می‌کند، به نحوی که اطلاعات و دانش با ایجاد ارزش‫افزوده در تصمیمات استراتژیک سازمان به کار گرفته می‌شود. این سیستم با ارائه اطلاعات و دانش با ارزش‫افزوده در تصمیم‌گیری استراتژیک، شرایطی را برای مقابله با چالش‌‫های آینده و فرصت‌‫هایی برای افزایش موفقیت سازمان فراهم می‌نماید. با تلفیق هوش کسب‌و‌کار، هوش رقابتی و مدیریت دانش، هوش استراتژیک در سازمان فعال می‌شود و از این طریق فرایند تصمیم‌گیری آگا‫هانه‌تر و بهتر برای دستیابی به مأموریت و چشم‌انداز سازمان انجام می‌گیرد [6].‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

شکل 2. سیستم‌‫های هوش استراتژیک [6]‬‬‬‬‬
هوش تجاری بررسی می‌کند چگونه سازمان می‌تواند با اطلاعات داخلی برخورد مؤثری داشته باشد، عملکرد شرکت‌‫ها را بهبود ببخشد و موجب همترازی اجرا با استراتژی شود. هگ و همکاران ( 2007) هوش تجاری را در گستره وسیع‌تری تعریف می‌کنند که عبارت است از دانش در مورد مشتریان، رقبا، شرکای کسب‌و‌کار، محیط رقابتی و عملیات داخلی است که موجب می‌شود تصمیمات استراتژیک کسب‌و‌کار اثربخش‌تر اتخاذ شوند [8].‬‬‬‬‬
لیبوئیتز بیان می‌کند هوش تجاری نمی‌تواند بدون مدیریت دانش وجود داشته باشد، زیرا مدیریت دانش شامل فراگیری از تجربه‌‫های موفق و شکست گذشته است. در کنار تکنیک‌‫های انتشار دانش، مدیریت دانش می‌تواند موجب ترفیع فرایند هوش تجاری با تأکید بر تکنولوژی‌‫های اشتراک و استخراج دانش شود. همچنین، هوش تجاری می‌تواند از فرایند‫های ممیزی دانش مورد استفاده در مدیریت دانش بهره گیرد. ممیزی دانش مشابه کارخانه تولیدی است که از یک انبار برای نگهداری اموال فیزیکی خود استفاده می‌کند. به علاوه، ممیزی دانش انباری از اموال هوشمند سازمان را در اختیار دارد که شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه اجتماعی است. با تعریف منابع دانش، جریان‌‫ها در سازمان به عنوان بخشی از ممیزی دانش، نقاط اهرمی هستند که می‌توانند در جهت کمک به بهبود فرایند‫های هوش تجاری در شرکت باشند [1].‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
هوش رقابتی با استفاده از اطلاعات داخلی و خارجی و دانش به منظور توسعه یک برنامه سیستماتیک و اخلاقی برای مدیریت، تجزیه ‌و ‌تحلیل و به‫کارگیری این اطلاعات و دانش فنی برای بهبود تصمیم‌گیری‌‫های سازمانی را فراهم می‌کند و هوش استراتژیک به سازمان در انتخاب بهترین تصمیمات استراتژیک کمک می‌کند [1]. هم‌افزایی میان این سه ناحیه و نتیجه‌گیری از بهترین الگو‫ها و مشارکت در قاعده‌سازی "هوش استراتژیک" موجب بهبود توانایی‌‫های تصمیم‌گیری استراتژیک سازمان شده است. مدیریت دانش، هوش تجاری و هوش رقابتی در راستای افزایش هوش استراتژیک سازمان ارزش‫افزوده ایجاد می‌کنند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
 هوش تجاری
توربان و همکاران ( 2007) هوش تجاری را اصطلاحاً چتری تعریف می‌کنند.که معماری، ابزار، پایگاه داده‌‫ها، ابزار‫های تحلیلی، کاربرد‫ها، و متدولوژی‌‫ها را در بر می‫گیرد و به مدیران و تحلیل‌گران کسب‌و‌کار توانایی تجزیه ‌و‌ تحلیل‌‫های مناسب بر روی داده‌‫های تجاری گذشته و حال را می‌دهد. هدف اصلی هوش تجاری، توانایی دسترسی متقابل و به‫موقع به داده‌‫ها، توانایی دستکاری داده‌‫ها و در نهایت، دادن توانایی تجزیه‌ و‌ تحلیل مناسب به مدیران و تحلیل‌گران کسب‌و‌کار است.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫هاگ و همکاران (2007) معتقدند سیستم‌‫های هوش تجاری اطلاعات عملی و دانش را در زمان مناسب، در موقعیت مناسب و در شکل مناسب برای مدیران فراهم می‌کنند. با این حال، ارائه هوش تجاری عملی به مدیریت نیازمند زیرساخت‫هایی با ماهیت فنی و غیرفنی برای استقرار سیستم هوش تجاری دارد. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
 هوش رقابتی
هوش رقابتی شامل تجزیه ‌و ‌تحلیل اطلاعات جمع‌آوری شده از بازار و ارائه توصیه‌‫هایی برای تصمیم‌گیران است که به طریقی قانونی و اخلاقی انجام شود [9]. تان و احمد (1999) بیان می‌کنند که هوش رقابتی باید در مجموع به عنوان یک ساختار مداوم و متقابل از مردم، تجهیزات و روش‌‫های جمع‌آوری، مرتب نمودن، تجزیه‌ و ‌تحلیل و انتشار اطلاعات مناسب، دقیق و به‫موقع، به منظور استفاده تصمیم‌گیران بازاریابی و بهبود برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل بازاریابی آن‌‫ها تعریف شود.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
ﻫﺎﻓﻤﻦ (2006) ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﻫﻮش رﻗﺎﺑﺘﯽ ﭼﺎرﭼﻮﺑﯽ اراﺋﻪ ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖ‫ﻫﺎ ﺑﺮای رﻫﺎﯾﯽ از ﻓﺸﺎر ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ. او ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﻫﻮش رﻗﺎﺑﺘﯽ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺑﺰار ﭘﺎﯾﺶ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎی رﻗﯿﺐ و ﺗﻬﺪﯾﺪﻫﺎی آن‫ها ﻣﻄﺮح ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن اﺟﺎزه ﻣﯽدﻫﺪ در ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﺎ ﺗﻬﺪﯾﺪﻫﺎ آراﯾﺶ ﻣﻄﻠﻮب ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺳﺮﯾﻌﺎً ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﺤﯿﻂ رﻗﺎﺑﺘﯽ وﻓﻖ داده ﺷﻮد ﮐﻪ اﮔﺮ اﯾﻦ ﮐﺎر ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﻬﯿﻨﻪ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد، ﻓﺎرغ از ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎی فرایند ﻫﻮش رﻗﺎﺑﺘﯽ، ارزش ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ.‬‬‬‬‬‬‬
 مدیریت دانش
برای موفقیت در جامعه اطلاعاتی جهانی، سازمان‌‫ها نیازمند شناسایی، ایجاد، ارزش‫گذاری و تکامل سرمایه‌‫های دانش خود هستند. با استدلال بسیاری از نویسندگان، دانش به عنوان تنها منبع اقتصادی معنادار در این جامعه اقتصادی جدید، جایگزین سرمایه و نیروی کار شده است و واضح است که مدیریت دانش ابزار اصلی رقابتی برای بسیاری از سازمان‌‫هاست [11] [2].‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
مدیریت دانش شامل شناسایی و تجزیه‌ و‌ تحلیل دانش موجود و مورد نیاز و برنامه‌ریزی و کنترل اقدامات توسعه سرمایه‌‫های دانش برای تحقق اهداف سازمانی است. سرمایه‌‫های دانش به عنوان دانش مربوط به بازار، محصولات، فناوری‌‫ها و سازمان‌‫هایی تعریف می‌شود که یک سازمان مالک آن‌‫هاست یا باید مالک آن‌‫ها باشد تا فرایند‫های کسب‌و‌کار آن سودآور باشد. مدیریت دانش نه‫تنها مربوط به مدیریت این سرمایه‌‫های دانش می‌شود، بلکه به مدیریت فرایند‫هایی که طبق سرمایه‌‫های دانش عمل می‌کنند نیز مربوط می‌شوند [2].‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
مدل هوش استراتژیک
در بازار‫های جهانی نامطمئن و جهان به سرعت در حال تغییر تکنولوژی، رهبران استراتژیک نمی‌تواند صرفاً با قیاس کردن موفق شوند. آن‫ها باید الگو‫ها و روند‫ها را تفسیر کنند، نیاز‫های خدمات جمعیتی را پیش‫بینی نمایند و محصولات و خدمات رقابتی را ارائه کنند. برای انجام این کار، آن‌‫ها به همکاران شایسته‫ای نیاز دارند که به آن‫ها در طراحی آینده سازمان و ایجاد انگیزه در نیروی کار برای تحقق بخشیدن به آن کمک کنند. این کار نیازمند توانایی‌‫هایی است که در مفهوم هوش استراتژیک خلاصه می‫شود [8]: ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
1. بینش: پیش‫بینی جریان تغییرات کنونی که در تهدید‫ها و فرصت ‫های سازمان منتج می‫شود‬‬‬‬‬‬.‬‬‬‬‬‬‬‬
2. توسعه از طریق تفکر سیستمی: خلق آینده سازمان خود و طراحی یک چشم‫انداز قانع‫کننده از موقعیتی که می‫خواهند افراد را به آن سمت هدایت کنند و آنچه به سازمان اشاره دارد.‬‬‬‬‬‬
3. مشارکت: همکاری با کسانی که توانایی‫‫های خود را بهبود می‫دهند و فلسفه رهبری خود به اشتراک می‫گذارند‬‬‬.‬‬‬‬‬‬‬‬
4. ایجاد انگیزه و توانمندسازی: درگیر کردن، برانگیختن و توانمندسازی افراد جهت همکاری با آن‫ها در راستای اجرای چشم‫انداز.‬‬‬‬‬‬‬

تصاویر
  • هوش استراتژیک مدیران: شاخصی مهم در تصمیم‌گیری بهینه زهرا فروغی، ناصر خانی، ایرج سلطانی
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: